جدول جو
جدول جو

معنی مساوی شدن - جستجوی لغت در جدول جو

مساوی شدن
برابرشدن، هم اندازه شدن، یکسان شدن، معادل شدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(شَ تَ)
به گوش آمدن. شنیده شدن. (یادداشت مرحوم دهخدا). مسموع افتادن. مسموع گردیدن. و رجوع به مسموع افتادن و مسموع گردیدن شود
لغت نامه دهخدا
(شَ تَ)
زهر خوردن. به زهر کشته شدن. (ناظم الاطباء). چیز خورانیده شدن، از اثر یک مادۀ سمی دچار قی و اسهال و سردرد و سرگیجه شدن. مسمومیت یافتن. و رجوع به مسمومیت شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از متساوی شدن
تصویر متساوی شدن
برابر شدن برابر شدن: و اعوام و ملوک متساوی شدی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متاذی شدن
تصویر متاذی شدن
به ستور آمدن آزار دیدن اذیت دیدن
فرهنگ لغت هوشیار
رسیدن وصول: دریابد آن صوتی را که متادی شود بدو از تموج هوایی که افسرده باشد میان متقارعین، رسانیدن
فرهنگ لغت هوشیار
جادو شدن، فریفته گشتن جادو شدن سحر زده شدن: چنان مسحور زیبایی او شده بودم که حال خود را نمی فهمیدم، فریفته شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مسموع شدن
تصویر مسموع شدن
شنیده شدن، بگوش آمدن
فرهنگ لغت هوشیار
مستولی گریدن: چیره گشتن دست یافتن دست اندازی کردن دست یافتن تسلط یافتن: چون... خبر مسعود رسید حیرت و وحشت برو مستولی شد
فرهنگ لغت هوشیار
مانیسته شدن باشید گشتن ماندگاه شدن زیستگاه شدن محل سکونت شدن: وانحاء مملکت که بخطوات اقدام جائره خراب و بائر گشته بود بیمن اعتنا و استعمار او معمور و مسکون شده
فرهنگ لغت هوشیار
تاسی جستن، تاسی کردن، تابع شدن، پیروی کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
معتکف شدن، گوشه نشینی اختیار کردن، مقیم شدن (در عتبات عالیات)
فرهنگ واژه مترادف متضاد
اذیت شدن، آزرده شدن، ناراحت شدن، رنجیده شدن، رنجیدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از مساوی بودن
تصویر مساوی بودن
لتكوّن متساويةٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از مساوی بودن
تصویر مساوی بودن
Match
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مساوی بودن
تصویر مساوی بودن
assortir
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مساوی بودن
تصویر مساوی بودن
співпадати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مساوی بودن
تصویر مساوی بودن
להתאים
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از مساوی بودن
تصویر مساوی بودن
emparelhar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مساوی بودن
تصویر مساوی بودن
passen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مساوی بودن
تصویر مساوی بودن
pasować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مساوی بودن
تصویر مساوی بودن
ہم آہنگ ہونا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از مساوی بودن
تصویر مساوی بودن
ตรงกัน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از مساوی بودن
تصویر مساوی بودن
kuendana
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از مساوی بودن
تصویر مساوی بودن
一致する
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از مساوی بودن
تصویر مساوی بودن
overeenkomen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مساوی بودن
تصویر مساوی بودن
匹配
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از مساوی بودن
تصویر مساوی بودن
일치하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از مساوی بودن
تصویر مساوی بودن
eşleşmek
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از مساوی بودن
تصویر مساوی بودن
mencocokkan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از مساوی بودن
تصویر مساوی بودن
মেলানো
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از مساوی بودن
تصویر مساوی بودن
मेल खाना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مساوی بودن
تصویر مساوی بودن
совпадать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مساوی بودن
تصویر مساوی بودن
emparejar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مساوی بودن
تصویر مساوی بودن
abbinare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی